قوله تعالى: یوْم یجْمع الله الرسل آن روز که با هم آرد خداى فرستادگان خویش را، فیقول و گوید ایشان را: ما ذا أجبْتمْ شما را چه پاسخ کردند؟ قالوا جواب دهند و گویند: لا علْم لنا ما را بجواب این دانش نیست، إنک أنْت تویى تو علام الْغیوب (۱۰۹) که داناى غیبهایى، آگاه از پوشیده‏ها و گذشته‏ها و نامده‏ها.


إذْ قال الله آن گه که الله گفت: یا عیسى ابْن مرْیم اذْکرْ اى پسر مریم یاد کن و یاد دار نعْمتی علیْک نعمت من و نیکوکارى من بر خویشتن، و على‏ والدتک و بر مادر خویش إذْ أیدْتک که نیرو دادم ترا بروح الْقدس بجان پاک از دهن جبرئیل تکلم الناس سخن میگفتى با مردمان فی الْمهْد در گهواره و کهْلا و ببزرگى و کهولت، و إذْ علمْتک و یاد کن که در تو آموختم الْکتاب و الْحکْمة و التوْراة و الْإنْجیل دین و دانش و تورات و انجیل، و إذْ تخْلق من الطین و یاد کن آنچه میکنى و مى‏سازى از گل کهیْئة الطیْر برسان مرغ بإذْنی بدستورى من، فتنْفخ فیها باز دهن خویش مى‏دمى در آن، فتکون طیْرا بإذْنی تا مرغى میشود بدستورى من، و تبْرئ الْأکْمه و الْأبْرص بإذْنی و درست میکنى نابیناى مادرزاد را و مردم پیس را بدستورى من، و إذْ تخْرج الْموْتى‏ بإذْنی و مردگان را از گور زنده بیرون مى‏آرى بدستورى من، و إذْ کففْت بنی إسْرائیل عنْک و یاد کن آن گه که باز داشتم و باز کردم، بنى اسرائیل را از تو، إذْ جئْتهمْ بالْبینات آن گه که بایشان آمدى بسخنان درست و معجزه‏هاى روشن، فقال الذین کفروا منْهمْ کافر شدگان ایشان گفتند: إنْ هذا إلا سحْر مبین (۱۱۰) نیست این مگر جادویى آشکارا.


و إذْ أوْحیْت إلى الْحواریین و یاد کن آن گه که پیغام کردم و در دلهاى حواریان دادم: أنْ آمنوا بی و برسولی که بگروید بمن و بفرستاده من، قالوا آمنا گفتند که بگرویدیم و اشْهدْ بأننا مسْلمون (۱۱۱) و گواه باش که ما گردن نهادگانیم و مسلمانان.


إذْ قال الْحواریون یاد کن که حواریان گفتند: یا عیسى ابْن مرْیم هلْ یسْتطیع ربک تواند خداى تو أنْ ینزل علیْنا که فرو فرستد بر ما مائدة من السماء خوردنى از آسمان؟ قال گفت عیسى: اتقوا الله إنْ کنْتمْ موْمنین (۱۱۲) از خشم خداى بپرهیزید اگر گرویدگان‏اید.


قالوا نرید أنْ نأْکل منْها گفتند میخواهیم که از آن بخوریم، و تطْمئن قلوبنا و دلهاى ما آرام افزاید بآن و نعْلم أنْ قدْ صدقْتنا و به بینیم که تو راست گفتى با ما که ازو بما پیغامبرى، و نکون علیْها من الشاهدین (۱۱۳) و بر آن گواهان باشیم خداى را و ترا.


قال عیسى ابْن مرْیم اللهم ربنا عیسى گفت خداوند ما! أنْزلْ علیْنا مائدة من السماء فرو فرست بر ما مائده‏اى از آسمان تکون لنا عیدا تا ما را آن مائده عید بود لأولنا و آخرنا ما را که پیشینیانیم و ایشان را که پسینیان باشند و آیة منْک و نشانى بود از تو و ارْزقْنا و روزى ده ما را، و أنْت خیْر الرازقین (۱۱۴) و تو بهتر روزى دهانى.


قال الله خداى گفت: إنی منزلها علیْکمْ من فرو فرستنده آنم بر شما فمنْ یکْفرْ بعْد منْکمْ و هر که کافر شود بعد از آن از شما فإنی أعذبه من وى را عذاب کنم، عذابا لا أعذبه أحدا من الْعالمین (۱۱۵) بعذابى که کس را عذاب نکردم از جهانیان بآن عذاب.